دیروز هوا بارانی بود، حس و حال خاصی داشت که تا بامداد امروز هم باقی بود ... . من هم بر سر ذوق آمدم و تصمیم گرفتم که یکی از لذتهای زندگیم را که "بازدید از موزهها و گالریهای هنری"ست در اینجا به اشتراک بگذارم؛ آنهم برای دخترم "آناهید" ، که اگر روزی بزرگ شد و همچون من این علاقه و دلبستگی به هنر را در ذات خود داشت، خاطرهی پدر را سبز و گرامی بدارد.
در بخش اوّل، به سراغ "موزهی هنرهای زیبا " در مجموعه کاخ موزهی سعدآباد تهران میروم و شماری از عکسهایی که حین بازدید از آنجا گرفتهام را به اشتراک میگذارم:
اثری از یک هنرمند ناشناس در دورهی قاجار
تابلوی "رمال" ، اثر "کمالالملک". دورهی قاجار
تابلوی "کشیشان"، اثر "علیاکبر خان مزینالدوله". دورهی قاجار
توضیحات تابلو: این تابلو، کشیشان را در حال خواندن کتابهای ممنوعه که در قرون وسطی از میان مردم از طرف آنها جمعآوری شده نشان میدهد. این اثر بیانگر حاکمیت و نفوذ کلیسا بر تمام سطوح زندگی مردم در آن دوران است. کشیشان آنچه را که برای خود مجاز میدانستند برای عامه مردم ممنوع میکردند و این کتب را در میادین شهرها به خاکستر نیستی مینشاندند.
( از سایت کاخ موزه سعدآباد)
اثری از Karl Emil Mücke
تابلوی "تابستان در مزرعه"، اثر "هانس دال"
توضیحات: در نقاشیهای "هانس دال"، اغلب مناظر بخش غربی نروژ، آفتاب درخشان، لبخند مردم در لباسهای محلی ، رنگهای پر جنب وجوش، تصاویر زیبا و رومانتیک از دختران و پسران نروژی را میتوان دید. (نکـ سایت کاخ موزه سعدآباد)
مجسمهی برنزی رقص کولو. اهدایی "مارشال تیتو" به پهلوی دوّم.
برای اطلاعات بیشتر، نکـ سایت کاخ موزه سعدآباد
تابلوی "خواب"، اثر "سالوادور دالی"
برای اطلاع، نکـ سایت کاخ موزه سعدآباد
اثری از "فرانسوا کامیناد"
تابلوی "کنسرت خصوصی"، اثر "موریس بلوم" _ Maurice Blum : 1832 - 1909
تابلوی "گردش روزانه"، اثر "پرر".
فامیلیِ "پرر"، در فرانسهی قرن نوزدهم مشهور بود. ولی نتوانستم زندگینامهی نقاش را پیدا کنم.
بخشی از تابلوی زیبای "منظرهای از پاریس"، اثر "ژان رافی"
تماشای آثار دیگر "ژان رافی" در آرتنت
تابلوی "مرداب"، اثر "ام. کورتسویچ" (قرن 19 میلادی)
دکتر "فرانسوا پِنز"، استاد معماری دانشگاه کمبریج، در مقالهای به بررسی معماری در فیلمهای ژاک تاتی (فیلمساز معروف فرانسوی) پرداخته است. این مقاله را آقای شهرام جعفرینژاد در سال 1381 به فارسی ترجمه کردهاند؛ و امروز خوشبختانه روایت تصویری این مقاله توسط دانشجویانم، آقایان پوریا کریمی و علی ماندهگاریان، در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر تهیه شده است؛ که میتوانید آن را از لینک زیر، مشاهده و دریافت نمایید:
http://www.namasha.com/v/AixydW3f
هر فیلم ژاک تاتی، فصلی از دیدگاه بنیادین و توأم با ظن او به معماری و فنآوری مدرن است.
در فیلم تعطیلات آقای اولو (1953)، در حالی که دیگران از نمای اقیانوس جلوی اتاقهایشان لذت میبرند، "اولو" [1] اتاق محقری دارد که به علت شیب سقف، تنها یک پنجره دارد که رو به آسمان باز میشود!
تفاوت پنجرهی اتاق آقای اولو با دیگر پنجرههای مهمانسرا در "تعطیلات آقای اولو"
در فیلم دایی من (دایی جان) (1958)، خانهی آقای اولو را در بخش قدیمی پاریس و خانهی خانوادهی خواهرش ــ ویلای آرپل ــ را در بخش مدرن پاریس میبینیم و داستان حول برخورد این دو دنیا دور میزند. خانهی آقای اولو ، تماماً متناسب با قد و قامت تاتی ساخته شد که صحهای بر دیدگاه او در لزوم تناسب معماری با مقیاس انسانی بود.
خانهی اولو در "دایی جان"
"ویلای آرپل" نیز بر اساس طرح تاتی و همکار دیرینهاش ژاک لاگرانژ، با کولاژی از نقشمایههای مختلف آثار مشهور معماری مدرن، در استودیویی در نیس ساخته شد: خانهای مغشوش و باغچهای بیروح که دربر دارندهی دیدگاه نقادانهی او دربارهی معماری مدرن است. امّا فقط معماری مدرن، آماج حملهی تاتی نیست؛ بلکه او اساساً این شیوهی زندگی را زیر سؤال میبرد. در بخش قدیمی شهر، شاهد بازاری زنده با رنگهای گرم و چایخانههای شلوغ هستیم که در تضاد با خطوط تیز و بیاحساس خانههای بتنی ِ بخش جدید است.
خانهی مدرن در "دایی جان"
تاتی در فیلم وقتِ بازی (زنگ تفریح) (1967)، به کمک معمار و طراح صحنهاش یوجین رومان، صحنهای استثنایی ساخت که به قول خودش «ستارهی اصلی فیلم» بود: ساختمانی بزرگ و خارج از مقیاس در حومهی پاریس که به "تاتیویل" مشهور شد (شوخی با آلفاویلِ گدار). امّا هنوز شهری در کار نبود و تاتی به این منظور، چند بلوک ساختمانی ِ کاذب و متحرک نیز ساخت که با جابجایی آنها، نماهای مختلف حاصل میشد. فیلمبرداری با حضور هزار بازیگر در این دکور عظیم، دو سال به طول انجامید.
بلوکهای ساختمانی ِ کاذب در تاتیویل ــ زنگ تفریح (1967)
زنگ تفریح، فرصت مناسبی برای تاتی به منظور نقدِ همسانی ِ فضاها در معماری مدرن بود. در فصل آغازین فیلم، سبک بینالمللی ِ معماری فرودگاه، دستاویزی برای ابهام عملکردِ فضایی میشود؛ تا جایی که طی دقایقی فکر میکنیم که این جا بیمارستان است. در ادامه نیز از همین فضا به عنوان "ساختمان اداری" استفاده میشود.
فضای مبهم (فرودگاه/بیمارستان) در "زنگ تفریح"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فضای اداری در "زنگ تفریح"
[1] آقای اولو، کاراکتر خلق شده توسط تاتی، مردی سادهلوح است با کلاه و پالتو و شلواری با پاچههای کوتاه و چتر و پیپی تزئینی.