داشتم به پوستر فیلم خاطرهانگیزِ تاراج (1363) نگاه میکردم و از ضرب و هیجانِ قلمموـی طراح-اش لذت میبردم:
امروز دیگر از ایندست پوسترها خبری نیست. کارها، کامپیوتری و سریع شده و ذوقِ هنری و تفکرْ در مرتبهی چندم است. همین اتفاق برای طرح روی جلد کتابها افتاده است. شنبهای که گذشت، برای بازدید از سیزدهمین نمایشگاه کتاب اصفهان به پُل شهرستان رفته بودم. بین غرفهها چشمـم افتاد به طرح روی جلد این کتابها: "گتسبی بزرگ" و "کنت مونت کریستو".
اوّلی، چهرهی "جک نیکلسون" را با گریم فیلم محلهی چینیها (1974) [+] به جای گتسبی بزرگ گذاشته بود! و دوّمی، چهرهی ژنرال اندرو جکسون (+) را به جای کُنت مونتکریستو قالب کرده بود! یعنی بیذوقی تا این حد؟!
تصویر زیر: پوستر فیلم محلهی چینیها (1974)
تصویر زیر: پُرترهی ژنرال اندرو جکسن (هفتمین رئیسجمهور آمریکا)
تصاویر زیر: پُرترهای از اندرو جکسون در دفتر کارِ دونالد ترامپ در کاخ سفید. "جکسون" رئیسجمهورِ محبوبِ ترامپ است!
بگذریم ...
بارانِ بیتابی که در فراغتِ امروز بارید، مرا سر حال آورده بود ــ لااقل برای دقایقی، محو آن زیبایی و شور شدم. به ایوان رفتم و از طبیعتی که چشماندازش در مه و ابرْ گُم بود فیلم گرفتم.
بعد یکی از نوار-کاستهای ایّامِ ماضی را گذاشتم و با نوایِ موسیقی، سفری در زمان کردم. این کاستهای موسیقیِ بیکلام را در آن روزگارِ قحطی از یکتا کاستفروشیِ شهرمان در گُلسرخیِ رامسر میخریدیم. فروشنده، از هر آلبوم فقط یک نمونه داشت! برایت پخش میکرد و اگر خوشت میآمد باید یک کاستِ خام ازو میخریدی تا روی-اش برایت موسیقی را کپی و ضبط کند!
سه-آهنگی از این کاست را که بیشتر گوش میدادم ــ و هیچگاه نامشان را ندانستم ــ امروز در اینترنت میگذارم، مگر به یاریِ دوستان، ردّ و نشانی از آنها بیابم:
---------------------------------------------------------
پینوشت:
با کمک نرمافزار اندرویدیِ "SoundHound" موفق شدم موسیقی اوّل را خودم شناسایی کنم. نام-اش "Sorrow" (حُزن) است. بیکلامِ آن، از اجراهای فرانک پورسِل است [دانلود از اینجا]؛ و باکلام-اش، اجرای مورت شیومَن در فیلم "À nous les petites Anglaises" به سال 1976 ــ [تماشا در اینجا].
قصههای قدیمی، با دنیای رنگارنگ و خیالانگیزشان، هنوز گاهی پیامآورانِ صادقِ رویاها و آرزوهای از یاد-رفتهی کودکی میشوند. همان رویاها و آرزوهایی که لااقل برای پسربچههای نسلِ من، انجام اعمال قهرمانانه و شجاعانه بود برای کمک به مردم یا تسخیر قلبِ شاهدُختی زیبا.
یکی از آن قصههایِ با اعمال قهرمانانه، داستانِ موزیکالِ "پیتر و گرگ" بود؛ اثر سرگئی پروکُفیِف (+).
تصویر زیر: شخصیت "پیتر" در یکی از نقاشیهای دوران کودکیِ نگارنده
این داستان را هم بصورت صوتی (با صدای حسن خیاطباشی) روی نوار-کاستِ "قصهگو" از انتشارات "بیتا" داشتم و هم کارتون-اش را که اثر والت دیزنی بود روی یک نوار ویدئویی.
ظاهراً پروکُفیف خودش پیشنهاد ساختِ انیمیشن پیتر و گرگ را به والت دیزنی داده بود. او در سال 1938 به استودیوی دیزنی در لُسآنجلس رفته بود و داستانِ آهنگین-اش را آنجا نواخته بود. دیزنی هم که مشتاق به ساخت این انیمیشن شده بود سرانجام آنرا [با اعمالِ تغییراتی در اصلِ داستان] در جُنگ و گلچینی از کارتونهای موزیکال-اش با عنوان Make Mine Music به سال 1946 روانهی پردهی سینماها نمود.
پس از درگذشتِ پروکُفیف، دیزنی در اواسط دههی 1950 انیمیشن پیتر و گرگ (+) را با قصهخوانیِ استرلینگ هالووی و کارگردانیِ کلاید جرونیمی بصورت مستقل (و نه در یک مجموعه) منتشر نمود؛ و چندی بعد هم در یکی از برنامههای تلویزیونیاش به سال 1957، خاطرهی دیدار با آن آهنگساز نابغه را به یاریِ پیانیستی به نام اینگولف دال بازسازی کرد.
ملاقاتِ بازسازیشدهی دیزنی با پروکفیف ـ در آپارات
در سال 1976، آناتولی کرانوویچ با تأثیرپذیری از روایتِ دیزنی، انیمیشن کوتاهی با تکنیک استاپموشن از داستان "پیتر و گرگ" میسازد [اطلاعات بیشتر در سایت Animator.ru].
انیمیشن پِتیا و گرگ اثر آ. کرانوویچ در آپارات
---------------------------------------------------------
هدیهی نگارنده
جُستوجو که کردم دیدم فایل صوتی داستان "پیتر و گرگ" با صدای فریدون دائمی در سایتهای مختلف برای دانلود وجود دارد. ولی نسخهی صوتیِ "قصهگو" (انتشارات بیتا) با صدای حسن خیاطباشی را جایی ندیدم. هیچ اثری هم از کارتون کلاسیکِ دیزنی با صدای دلنشینِ راویِ پارسیگوی-اش نیافتم. بنابراین صدای آن راوی را از روی نوار ویدئویی که داشتم، روی فیلم باکیفیتتری که از اینترنت گرفتم سینک کردم و سپس آنرا به همراه فایل صوتی با صدای حسن خیاطباشی در اینترنت گذاشتم.
دانلود داستان صوتیِ پیتر و گرگ با صدای حسن خیاطباشی از اینجا
دانلود کارتون پیتر و گرگِ والت دیزنی با صدای راویِ پارسیگو از دراپباکس
تماشای کارتون پیتر و گرگِ والت دیزنی با صدای راویِ پارسیگو در آپارات