عکس بالا را در اوّلین روز کلاسهای دکتری (25 شهریور 96) از سردر ورودی دانشکده گرفتم. یک ترم به سرعت سپری شد ...
استاد راهنماـم دکتر "کیانی" مرتباً توصیه داره که از مشغلههای جانبیـم کم کنم و بشینم سر رساله و مقاله. میگه (و درست میگه) که چهار سال دورهی دکتری سریع میگذره و آخر سر، همین رساله و مقاله برات میمونه.
عکسهای زیر را هم پریروز در کلاس دکتر "ناسخیان" با استاد و همکلاسیها گرفتیم؛ در قشنگترین کلاس دنیا: شاهنشینِ خانهی سوکیاس و آن نقاشیهای دیواری منحصربفرد از عهد صفوی که پشت هر کدامشان داستانهاست ...
-------------------------------
عکسهای زیر با کلیک، بزرگنمایی دارند
داشتم فیلم شبِ قوزی (1343)، ساختهی فرخ غفاری را نگاه میکردم، توی یه صحنه که محمدعلی کشاورز جعبهی گزی که جنس قاچاق توشه را دستش داره، حواسم رفت به نقش و مشخصاتِ بستهی گز: اصفهان، کارخانهی حسین کرمانی و اخوان محسنزاده.
این گز، هنوز هم از معروفترین سوغاتیهای اصفهانه. ظاهراً قدمتاش بیش از اینهاست و به بالایِ یک قرن میرسه! ایّام دانشجویی، هر موقع میخواستیم برگردیم ولایتِ خودمون، چند بسته از همین گزهای کرمانی از شعبهی اصلیش توی خیابون عبدالرزاق میخریدیم واسه خانواده و دوستان.
دیدن خانم پری صابری (کارگردان بنامِ تئاتر ایران) هم، با آن ظاهر جوان در این فیلم، برایم جالب بود.
پری صابری در دو نما از فیلم "شب قوزی"
فیلم شبِ قوزی، اقتباسی مدرن از روی یکی از داستانهای "هزار و یک شب" است. این فیلم، در جشنوارهی کن (1964) و سینماتک فرانسه هم به نمایش درآمده بود و علاقهمندانی همچون ژرژ سادول (مورّخ مشهور سینما) داشت. [1]
[1] نک: صد فیلم تاریخ سینمای ایران. نوشته و تألیف احمد امینی. ص 72.