وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

سینمای دیگر


سال 1374 بود که برنامه‌ی عالی و متفاوتِ «سینمای دیگر» کار-اش را شروع کرد: هر دوشنبه، ساعت 21، شبکه‌ی دوّم سـیما. متفاوت‌بودن-اش بخاطر پخش فیلم‌های کوتاهِ برگزیده‌ی ایرانی و خارجی بود از قاب تلویزیون.


طرح و ایده و تهیه‌کنندگی این برنامه از آقای محمد آفریده بود؛ و اداره کل تأمین برنامه‌ی خارجیِ سـیما، طی یک دهـه روی آنتن‌بردنِ این برنامه، با خرید رایت پخش تلویزیونی صدها فیلم و انیمیشنِ کوتاه، یک فضای پویای فرهنگی را برای علاقمندانِ سینمای کوتاه و قشر فرهیخته و اهل هنر جامعه پدید آورد. فیلم‌های کوتاهِ خارجی، به مدیریت دوبلاژ آقای جلال مقامی و خانم فریبا شاهین‌مقدم آماده‌ی نمایش می‌شدند. نمایش آثار برگزیده‌ی فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران هم باعث تشویق و انگیزه‌یافتنِ نسل خلاقِ وطنی در عالم فیلم‌سازیِ تجربی شد.

[عکس بالا، از صفحه‌ی اینستاگرام محمد آفریده]


یکی از فیلمسازانی که اثر-اش در قالب همین برنامه از تلویزیون پخش شد، آقای سلیمان رضائی از انجمن سینمای جوانانِ گرگان بود، با فیلم داسـتانیِ 16 میلی‌متریِ «سی‌پیِ سـبز» محصول 1374.

این فیلم درباره‌ی زندگی یکی از بچه‌های سی‌پی (فلج مغزی) است. معلولیتی که همراه با اختلال حرکت عضلانی در کودک است. این فیلم بعداً در پانزدهمین جشنواره‌ی فیلم کوتاه تهران (1377)، برنده‌ی تندیس و لوح افتخار و جایزه‌ی نقدی جشنواره بعنوان بهترین فیلم داسـتانی شد.


من این فیلم کوتاه را بخاطر پیام انسانیِ مبارزه‌ی یک کودک با سختی‌های ناشی از معلولیتش‌ و هم بخاطر موسیقی تصنیفی-اش از استاد فریدون شهبازیان، دوست داشته‌ام و از همان زمان پخش-اش از برنامه‌ی "سـینمای دیگر"، روی یک کاست ویدئوی VHS ضبط کرده بودم و در اینجا تقدیم دوسـتان می‌دارم.



یکی از انیمیشن‌های کوتاهِ پخش‌شده در برنامه‌ی "سینمای دیگر" را هم در ادامه‌ی فیلم "سی‌پی سبز" ضبط  کرده بودم؛ انیمیشن مرد شنی (1991) ساخته‌ی پُل بِری [اطلاعات اثر در IMDb].


این انیمیشن که با تکنیکِ استاپ‌موشن ساخته شده است، روایتی ترسناک و اکسپرسیونیستی از کاراکتر افسانه‌ای "آدم شنی" (+) در فرهنگ عامه‌ی اروپای شمالی ارائه می‌دهد؛ روایتی کابوس‌وار از پاشیدن شن‌های جادویی توسط او به چشم کودکان در بستر شبانه، که بجای آوردنِ خواب و رؤیاهای شیرین به چشم‌شان، نور و فروغ از آنان می‌ستاند.


انیمیشنی هنرمندانه و باظرافتِ ساخت است و در مراسم اُسکار و فستیوال‌های بین‌المللی فیلم شیکاگو و انیمیشنِ هیروشیما و اُتاوا هم نامزد و برنده‌ی جایزه شده، ولی به قطع، تلخ‌ترین اثری‌ست که در حوزه‌ی انیمیشن تا کنون دیده‌ام؛ و بعید می‌دانم هیچگاه دوباره از تلویزیونِ ایران پخش شود. با جستجو در اینترنت، کیفیت بهتری از آن را یافتم که در اینجا تقدیم دوسـتان می‌دارم.