وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...
وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

وبلاگ شخصی یاغش کاظمی

یا دلنوشته‌ای و حدیث نفسی؛ یا پژوهشی از برای تبادل آرا و آموختن بیشترم. ادعایی نیست ...

جانِ خفه‌کننده و یحیای تعمید-دهنده: نقدی بر دوبله‌ی فارسی فیلم بن هور

دیشب فرصتی دست داد و نسخه‌ی دوبله-شده‌ی فیلم حماسی "بن هور" (1959) را تماشا کردم. از دوبله و ترجمه‌ی روانِ فارسی این فیلم (توسط استاد بابک ساسان) زیاد شنیده بودم و واقعاً هم کار ارزشمندی بود. ولی یک نکته در ترجمه-اش سؤال-انگیز است: در سکانس‌های آغازین فیلم، آنجا که مِسالا میخواهد پُست فرماندهی لژیون رومی در اورشلیم را تحویل بگیرد، سِکستوس (فرمانده‌ی قبلی) به او درباره‌ی نافرمانی مردم و پیدایش یک دین تازه هشدار میدهد و [مترجم در برگردان-اش] می‌گوید «تازگی یه مرد وحشی به اسم "جان" تو بیابونا بی‌جهت مردمو خفه میکنه» (!) 

به نظر میرسد که جناب ساسان در ترجمه‌ی این بخش اشتباه کرده باشند. ظاهراً مُراد از "جان" در اینجا همان "سنت جان" یا "یحیای تعمید-دهنده" است که در انجیل متّی (باب 3-ام) درباره‌اش آمده که «در بیابان یهودیّه موعظه میکرد و لباسی از پشم شتر داشت و کمربند چرمی بر کمر؛ و خوراک-اش ملخ و عسل وحشی بود؛ و مردم را به جهتِ توبه، با آب تعمید میداد». همین ارتباط "یحیی" (جان) با "آب" (فرو بردن مردم در آب برای تعمید) در متن اصلی فیلم است، ولی مترجمِ فیلم (ضمن احترام به تلاش ارجمند و عالیِ ایشان) در اینجا کلاً به بیابان زده و از بی‌جهت خفه‌کردن مردم، گله گزارده‌اند! می‌توانستند به جای نام نامأنوس "جان" (برای ایرانیان) از اسم آشناتر "یحیی" استفاده کنند و دلیلی هم برای حذف‌کردن واژه‌ی "آب" نبود. می‌شد مثلاً اینطور ترجمه کرد که «یه مرد وحشی بیابانی هم به نام "یحیی" پیدا شده که سر مردمو زیر آب میکنه». اینطوری هم ارتباط معنادار نام و واژه‌ی "یحیی" و "آب" محفوظ می‌ماند و هم نیش و کنایه‌ی فرمانده‌ی رومی.  ــ متن اصلی:

There's a wild man

in the desert named John ...

... who drowns people in water.





نقدی بر دوبله‌ی فیلم مردی برای تمام فصول


تغییر اسامیِ آن‌دسته از اماکن و بناهای تاریخی ایران که نام «شاه» بر آنان بود، تصمیمی بود که بعد از انقلاب ــ با توجه به روحیه‌ی انقلابی ــ از سوی مدیران و کارگزاران شهری اختیار شده بود. مثلاً مسجد شاهِ اصفهان و تهران را مسجد امام نامیدند؛ یا میدان شاه و خیابانِ شاه در تهران را به میدان قیام و خیابان جمهوری تغییر نام دادند ....

باری، این اتفاق در فیلم‌ها و کارتون‌های سینمایی هم افتاده است!

نمونه‌ی دم دستی-اش فیلم "مردی برای تمام فصول" (1966) شاهکار ستایش‌شده‌ی فرد زینه‌مان است که برنده‌ی 6جایزه‌ی اسکار شده بود.

این فیلم، یکبار قبل از انقلاب، دوبله شده بود. ولی مُراد من در این نقد، دوبله‌ی آشنای دوّم است که بعد از انقلاب و در سنین نوجوانیِ ما از تلویزیون پخش شد. در این دوبله‌ی اخیر، آقای منوچهر اسماعیلی به جای پُل اسکافیلد (در نقش سِر تامِس مور) صحبت کرده‌اند.

در سکانس پایانی، سِر تامِس مور، خود را مطیع و خدمتگزار خوبِ "شاه" می‌خواند و می‌گوید که حتی به حُکم مرگ-اش هم چون از سوی "شاه" است گردن می‌نهد!

ولی در دوبله‌ی فارسی، کلاً "شاه" را از کلام او حذف کرده‌اند و "خدا" را به جایش نشانده‌اند! به جای "خدمتگزارِ شاه" هم گذاشته‌اند "خدمتگزار درماندگان"! شاید "تامس مور" همین منظور را هم داشته است (!) ولی با تغییر دادن و حذف کردنِ سوگندِ وفاداری-اش به پادشاه، در ماهیتِ تاریخیِ واپسین کلام-اش دست برده‌اند!

دیالوگ‌های اصلی و دوبله را به ترتیب جهت مقایسه در اینجا گذاشته‌ام. یک نکته‌ی حاشیه‌ای هم اینکه آقای "اسماعیلی" همه جا، "فَتوا" را اشتباهی تلفظ می‌کنند "فُتوا"!